و ما ادرئک نخسا؟
و ما ادرئک نخسا؟
نخسا را دو وجه تسمیه است نخست آنکه " نیروهای خودسر سرزمین های اسلامی" .
و دوم آن ، رازی است مکتوم در قلب نخسائیان.
و شاید گذر زمان کلیدی باشد برای گشودن قفل این قلبها و ظهور گنجهای نهانشان...
"نیرو" گفته ایم تا به اذهان تداعی کنیم که:
1: در جنگیم و ما "نیرو"های این میدان. نیرو یعنی افرادی در حال آماده باش؛
2: "نیرو" ناقل این مفهوم است که هدف دارد و سازماندهی و مرامی و مکتبی؛
3: فرد نیست، جمع است. که میدان، میدان حضور جمعی همه مبارزان است ؛
4: نیروی سازماندهی شده آماده باش، ناگزیر فرمانده و فرماندهانی خواهد داشت؛
و خودسر لقب کرده ایم که اعتراض کنیم به برخی قوانین . نه قوانین کتب حقوق که قوانین نانوشته مادی و انحرافی فکری و ذهنی که مجال درست اندیشیدن را سلب کرده اند. نیک اگر بنگریم و واکاوی کنیم ذهنمان را خویشتن را یک بانک جامع از این قوانین خواهیم یافت
از ثمرات همین قوانین است که در برابر معدود رفتارهای صوابمان انبوهی از برچسبها را دشت میکنیم: " خشن، مزدوز، جهان سومی، امل، مخالف حقوق بشر، ضد آزادی و دیکتاتور، عقب مانده و ناآشنا به مفاهیم مترقی مثل جامعه مدنی و قوانین شهروندی و لیبرالیسم"
آری ! خودسریم نسبت به این قوانین و خودسریم از منظر سرسپردگان این مکاتب. این خودسری را مدال افتخاری میدانیم بر سینه خویش...
لیک به یاری خدا در نهایت فرمانبرداری هستیم درچارچوب عقایدمان و کاملا گوش بفرمان فرمانده بزرگوار این میدان عظیم ...
"سرزمین" را جمع بسته ایم تا حتی در ناممان هم یادآوری کنیم امت واحده را حکومت جهانی را و لزوم تشکیل هسته های مقاومت جهانی را...
آگاهیم از همفکرانمان که کم هم نیستند و چشم امید بسته ایم بر خالی برنگشتن دست یاریمان که به سویشان دراز کرده ایم.